نام رابرت لوینسون چند سالی است که به نام ایران گره خورده است. این جاسوس آمریکایی که در سال 1385 در جزیره کیش ناپدید شد، ماجرایی جالب دارد و داستان زندگی او با انتشار کتاب مرد گمشده، این روزها باز هم بر سر زبانها افتاده و نقل محافل رسانهای در آمریکا شده است.
در کتاب «مرد گمشده» که یک بیوگرافی داستانی خواندنی از زندگی جاسوس آمریکایی است، نویسنده به زندگی و فعالیتهای این جاسوس و مامور سیا در ایران میپردازد و ماجرای جاسوسی او، تبادل اطلاعات با دولت آمریکا و جذب او توسط سازمان سیا را شرح میدهد.
از آنجایی که لوینسون ناپدید شده است، بسیاری از اطلاعات کتاب، برپایه مستندات و مصاحبه با افرادی نوشته شده که با این جاسوس آمریکایی در ایران در ارتباط بودهاند.
نویسنده در این کتاب شرح میدهد که لوینسون در سال 1992 در کنفرانس جرائم سازمان یافته در روسیه با خانم آنا یابلونسکی، تحلیلگر یکی از گروههای سازمان سیا آشنا و از همانجا ارتباط آنها آغاز میشود و این جاسوس با انجام ماموریتهایی برای دولت آمریکا، اطلاعات با ارزشی را در اختیار آنها قرار میدهد.
پس از مدتی به علت رضایت یابلونسکی از فعالیتهای این جاسوس آمریکایی، سیا یک قراردارد با وی امضا میکند تا به ازای جمع آوری اطلاعات، حقوق بگیرد. نویسنده در کتاب دستمزد هر سفر لوینسون را بین 10 هزار تا 65 هزار دلار عنوان کرده است که بعدها به علت رضایت سازمان از جاسوسیها و اطلاعاتی که برای دولت میفرستاده به این مبلغ 20 هزار دلار دیگر هم اضافه شد.
با وجود اینکه دولت آمریکا در زمان دستگیری لوینسون در ایران منکر جاسوسی او برای دولت آمریکا شد، اما نویسنده در این کتاب اذعان کرده که در سال 1385 به عنوان کارآگاه خصوصی در استخدام سیا با نام مستعار وارد ایران شده است.
همچنین نویسنده هدف مهمتر این جاسوس را ارتباط با فردی به نام داود صلاح الدین، یک آمریکایی مسلمان شده معرفی کرده است که در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی یکی از وابستگان رژیم شاهنشاهی را در نیویورک کشت و بعدها به قصد نفوذ و نزدیک شدن به جمهوری اسلامی وارد ایران شد.
به هر حال لوینسون در ایران و در جزیره کیش در ایران ناپدید شد و آمریکاییها اول از همه انگشت اتهام خود را به سمت ماموران امنیتی ایران نشانه رفتند. حتی پای سرنوشت این جاسوس آمریکایی چندین بار به مذاکرات هستهای و تبادل زندانیان دو کشور هم کشیده شد، اما آنچه که دست رسانهها را از سرنوشت این جاسوس آمریکایی گرفت، تنها بی خبری از سرنوشت او بود.
در این کتاب از قول صلاح الدین که گفته میشود آخرین دیدار را با لوینسون داشته، آمده است: او اطلاعات بسیار با ارزشی از ایران برای ایالات متحده داشت و با این اطلاعات گمان میکرد که جایگاه سازمانی او در سیا بالاتر میرود.
به هر حال ماجرای این مرد گمشده در ایران، ماجرایی اسرار آمیز در رسانهها تلقی میشود. در ابتدا آمریکا منکر کار کردن لوینسون برای دولت و جاسوسی او شد، بعدها پیگیری وضعیت او به یکی از مسائل گفتوگو میان دو طرف ایران و آمریکا تبدیل شد، حتی بعضی از رسانهها خبر فوت او را از قول مقامهای آمریکایی اعلام کردند! بعدتر کار به جایی رسید که عدهای اعلام کردند این جاسوس هزار چهره جایی در مرز افغانستان و پاکستان زندانی است. یک بار هم هیلاری کلینتون وزیر سابق امور خارجه آمریکا اذعان کرد که لوینسون در جنوب شرقی آسیا به سر میبرد! و از آن بامزهتر اینکه صلاح الدین(همان مهره اطلاعاتی) معتقد است اگر او را با کت و شلوار در لباسهای نو در مسقط ببنید اصلا تعجب نمیکند!
از سوی دیگر مسئولان کشورمان میگویند هیچ اطلاعی از وضعیت این جاسوس ندارند و آمریکاییها هم به حرفهای ضد و نقیض خود درباره وضعیت لوینسون از یک سو و مذاکره با مسئولان کشورمان درباره او ادامه میدهند و جالب اینجا است آخرین تصویری هم که از او منتشر شده در سال 2011 یعنی 4 سال بعد از ناپدید شدنش است که لباس زندانیان گوانتانامو را پوشیده و روی کاغذ نوشته به من کمک کنید!
کتاب «مرد گمشده» در حالی منتشر شده که دولت آمریکا برای اطلاعاتی که منجر به سلامت یافتن و بازگشت او شود جایزهای پنج میلیون دلاری تعیین کرده است و از آن سو وکیل خانواده لوینسون به شبکه خبری سی.ان.ان. گفته که سازمان سیا برای جلوگیری از اقامه دعوی 2.5 میلیون دلار پرداخت کرده است!